دکتر فریدونی

مجموعه سخنرانی های دکتر سید حسین فریدونی در نقد و بررسی مسیحیت

دکتر فریدونی

مجموعه سخنرانی های دکتر سید حسین فریدونی در نقد و بررسی مسیحیت

انگلیکان و کالوینیزم و پیوریتنیزم

انگلیکان Anglicanism

کلیسای انگلیکان مخصوص انگلستان است و از همانجا هم برخاسته است. دو سوم مردم انگلستان هم تابع این کلیسا هستند. این کلیسا نه با شرق کار دارد و نه با غرب و نه با پروتستانها و تحت نفوذ سراسقف کانتربری است. یعنی یک کلیسای مستقل است که مؤسش هم فردی ست به نام کرانمر.

یکی از پادشاهان انگلستان[1] می خواست زنش را طلاق بدهد و چون برمبنای کلیسای غرب نمی توانست طلاق بدهد لذا فرقه ای درست کردند که مخلوطی باشد از کاتولیسیزیم و پروتستانیزم. کلیسای مختلطی است که مواردی را از کاتولیک ها و مواردی را از پروتستانها گرفته و راه وسطی درست کرده است. شخصی هم به نام اسقف جوزف هال کتابی منتشر کرده به نام راه صلح تا بین این دو فرقه را آشتی دهد.

از کاتولیک ها حمایت ازایمان به اعتقادنامه ها مخصوصاً اعتقاد نامۀ نیقیه را گرفته است. نظام کلیسایش اسقفی ست و زندگی همراه با شعائر دینی دارند. از پروتستانیزم هم اعتقاد به تأکید بر خواندن کتاب مقدّس را گرفته است.

کالوینیزم Calvinism

کالوین Calvin فردی سوئیسی ست که او هم همانند لوتر فردی اصلاح طلب بوده است. یکی از مسائلی که در کالوینیزم مطرح است که در لوتریزم مطرح نیست، متون کتاب مقدس است که برای کالوینیست ها به شدّت مأخذیت و سندیت و قدرت دارد. همه اش باید بی چون و چرا اطاعت شود.  کالوینیست ها کوشش برای مسیحی کردن جامعه را وظیفۀ خود می دانند برخلاف کاتولیک ها که در مسئلۀ تبلیغ زیاد جلو نیستند.

پیوریتنیزم Puritanism

Pure یعنی خالص و purify یعنی خالص کردن. این مکتب در قرن 16 در انگلستان بوجود آمد. ابتدا به صورت اعتراضی علیه لباسهای رسمی روحانیون مسیحی و دیگر آداب و مراسمی که در مسئلۀ عشاء ربّانی در کلیساها وجود داشت بود امّا امروزه برای خود مکتبی است.

ویژگی ها:

1.     معتقدند فرد گناه کار خود باید در مقابل خدا بایستد و به هیچ شخص دیگری نباید متکی باشد . خودش با خدا راز و نیاز کند و در مقابل خدا بایستد و با او حرف بزند.

2.     کشیش را مرجعی برای بخشش گناهان نمی شناسند.

3.     تشریفات زمان دفن را به کلی رد می کنند و می گویند انسان به هنگام مرگ به تشریفات خاصی نیازمند نیست و باید با سادگی به خاک سپرده شود.

4.     تنها کتاب خدا را بدون هرگونه سنت کلیسایی قبول دارند.

5.     زندگی بسیار زاهدانه ای دارند. 

...ادامه دارد



[1]  هنری هشتم

پروتستانیزمProtestantism

rotest یعنی اعتراض کردن. لذا کلیسای پروتستان یعنی کلیسای معترض. به نام های کلیسای انجیلی، تبشیری، لوتریزم، لوترنیزم، کلیسای اصلاحی هم نامیده می شود.

بنیانگذار آن مارتین لوتر است. لوتر در سال 1483 در آلمان به دنیا آمد. مادرش مارگارت و پدرش به نام هنز لوتر کارگر معدن بوده است. لذا زندگی شان به سختی می گذشته است. هوش و حافظۀ عجیب لوتر باعث شد اگرچه خانواده اش علاقمند نبودند که او به تحصیل بپردازد، لیکن او ادامه تحصیل داد. فوق لیسانس حقوق را گرفته بود و قرار بود قاضی شود که در مسافرتی دچار طوفان می شود و جانش به خطر می افتد و در آن لحظه با خدای خود تعهد می کند که اگر جان سالم به در برد کشیش و راهب بشود. و به این ترتیب پس از نجات یافتن به جرگۀ کشیش ها می پیوندد. روزی به او گفته می شود از طرف کلیسا به رم برود تا پیامی را به پاپ برساند. او هم با علاقه و شوق بسیار از شهر خود حرکت می کند و به طرف رم می رود با تحمّل مشقات فراوان خود را به آنجا می رساند. امّا منظره ای که در آنجا می بیند به کلی نظر او را نسبت به کاتولیسیزم و پاپ عوض می کند. [1] وقتی رم را که زیر پای پاپ که قرار بود جانشین مسیح بر زمین باشد دید، حق کشی ها، اجحاف ها و فقرها و فسادها را دید تکانی خورد و برگشت به آلمان. لذا شروع کرد به انتقاد کردن و یکی از بزرگترین انتقادات او هم، اختیار بی حد و حصر پاپ و اینکه او را باید جانشین خدا بر زمین دانست بود. آن زمان رسم بود که کسانی که حرفی برای گفتن داشتند آن را می نوشتند و به دیوار کلیسا آویزان می کردند و لوتر هم نامه ای نوشت بلند بالا با 95 اعتراض علیه کاتولیسیزم و پاپ و کلیسای غرب و به در کلیسا آویزان کرد. این در واقع اعلان جنگ با پاپی است که هیچ امپراطوری جرأت نمی کرده است به او اعتراض کند حتی امپراطوری که جرأت می کند به پاپ مطلبی را بگوید، پاپ چنان برای او پاپوش درست می کند که او مجبور می شود به رم برود و سه روز در بیرون قصر پاپ در میان برف و سرما زانو به زمین  بزند تا پاپ از او بگذرد. حالا لوتر علیه چنین پاپی اعلان جنگ می کند و حتی پاپ را نفرین می کند. او نسبت به اختیارات بی حد و حصر پاپ معترض بود، نسبت به مسئلۀ گناه بخشی معترض بود، نسبت به مسئلۀ برزخ معترض بود، نسبت به این که مردم فقیر آلمان پول بدهند تا اینکه پاپ قدرتش بیشتر شود معترض بود، خلاصه 95 مورد اعتراض خود را می نویسد و بر در کلیسا آویزان می کند. این کار عکس العمل هایی پیدا می کند امّا او با شجاعت هر چه تمام تر می ایستد به خصوص که برخی از حکمرانان آن منطقه ای که لوتر در آنجا زندگی می کرد با او همراه بودند. خلاصه این مکتب از اعتراضات لوتر نسبت به کلیسا نشئت می گیرد.

در حال حاضر جمعیت قابل توجهی از مسیحیان عالم و به خصوص در آلمان و در خود امریکا پروتستان هستند و کلیساهای انجیلی، کلیساهای تبشیری، و کلیساهای اصلاحی هم نامیده می شوند. در هند هم بنیادی به نام هنری مارتین دارند که به بررسی مسائل اسلامی هم می پردازد.

مشخصه های این فرقه:

1.     خودشان را به عنوان یک فرد مسیحی که با نقادی باید آئین را بپذیرد معرفی می کنند.

2.     اعتقاداتشان بر سه نظام استوار است: عشاء ربّانی،نظام کلیسایی و اخلاقیات

3.     معتقد به ایمان مِنهای عمل هستند. یعنی معتقدند تنها چیزی که انسان را نجات می دهد ، فقط ایمان به عیسی مسیح علیه السّلام است.

4.     دو شعائر مذهبی مهمشان تعمید و عشاء ربّانی ست.

5.     با هر شکل سینرژیستی نسبت به نجات مخالفند. سینرژیست Synergist یعنی اینکه انسان برای نجات خود تلاش کند. اما پروتستانها می گویند انسان برای نجات خود هیچ کاری نمی تواند کند و فقط ایمان به حضرت مسیح و فیض خداست که انسان را نجات می دهد.

6.     عبادت در میانشان به زبانهای مختلف جایز است و سرودخوانی دسته جمعی قسمت مهمی از عباداتشان به حساب می آید.

7.     مقام عالی ای به نام پاپ ندارند. عالی ترین مراجع تصمیم گیری آنها شوراهای پروتستانی ست (شوراهای محلی ، منطقه ای و جهانی ).

                                                                     ادامه دارد... 



[1]  نویسندۀ فرانسوی ای به نام آندره ژید، کتاب معروفی نوشته به نام مائده های زمینی. زمانی که انقلاب بولشویزم در اکتبر 1917در روسیه تزاری رخ داد و بعد لنین آمد و زمام امور را بدست گرفت، ژید دلباختۀ سوسیالیزم بود و دلش می خواست به آنجا برود. در فرانسه مرتب تعریف این نوع حکومت را می کرد و مدافع سوسیالیزم بود.بالاخره در زمان زمامداری استالین از پاریس به مسکو می رود ، وقتی به آنجا می رود و اوضاع را می بیند برمی گردد فرانسه، کتابی می نویسد تحت عنوان با من به شوروی بیایید و یکی از مخالفین سرسخت سوسیالیزم می شود. برای لوتر هم  همین اتفاق افتاد.

کاتولیسیزمCatholicism

مهمترین فرقۀ مسیحیت است که بیشترین جمعیت مسیحیان[1] عالم را در برمی گیرد که عمده ترین جمعیت آنها در اروپا ست.

کلمۀ Catholic یعنی جامع و مانع، جهان شمول و در بر گیرندۀ همه چیز. افتراق هم همانطور که گفتیم از قرن 4 میلادی شروع شد. در کلیسای شرق امپراطورها و در کلیسای غرب پاپ ها حکومت می کردند. درواقع رهبری کاتولیک های جهان که امروز در واتیکان رم است به دست پاپ است که عالی ترین مقامی است که در کاتولیسیزم وجود دارد.

 کاتولیک ها مدعی مظهریت عیسی مسیح توسط کلیساهستند به همین جهت برای کلیسا مقام فوق العاده بالایی قائل هستند. بعد در بحث پروتستانیزم خواهیم گفت که یکی از بزرگترین مسائلی که باعث شد مارتین لوتر علیه اینها قد علم کند همین اختیارات بی حد و حصری است که در کلیسای کاتولیک به پاپ داده شده است. از سال 1870 بحث مصونیت پاپ از گناه در میان کلیسای کاتولیک مطرح و تصویب شد. لذا از نظر یک کاتولیک پاپ معصوم از خطا و اشتباه است.

شعائر دینیشان هم همان هفت مطلبی ست که در مورد ارتدوکس ها گفتیم.

یکی از بزرگترین مسائلی که در میان کاتولیک ها وجود دارد و اعتراضات فراوانی را برانگیخته است مسئلۀ گناه بخشی توسط کشیش ها ست. مارتین لوتر هم نقطۀ اساسی حملات خود را بر همین موضوع قرار داد که چگونه ممکن است انسانی که مثل دیگران است بتواند از طرف خدا گناهان فرد دیگری را ببخشد. فردی نزد او اعتراف کند و او از طرف خدا این قدرت را داشته باشد که گناهان او را ببخشد. در قرون وسطی از مردم پول می گرفتند و گناهانشان را می بخشیدند و بهشت را برای آنها می خریدند و از جهنم نجاتشان می دادند و لوتر علیه این قضیۀ گناه بخشی  که هنوز هم در میان کاتولیک ها رایج است معترض شد.

عبادت ها در میان کاتولیک ها به گونه ای انجام می گیرد که هر پنج  حس انسانی از این عبادات بهره مند می شوند. حس بینایی از طریق دیدن تمثال ها و مجسمه ها یی که در کلیساها واقع شده است؛ حس شنوایی از طریق گوش کردن به کلمات کتاب مقدس، آهنگ ها و سازهایی که در کلیسا نواخته می شوند؛ حس چشایی از طریق خوردن غذای تقدیس شده (همان مسئلۀ عشاء ربّانی که بعد توضیح مفصلش را خواهیم داد)؛ حس بویایی با استشمام مواد خوش بویی که بر روی اسپنددان ها می ریزند که این بوها متصاعد شده و بویایی انسان را متلذذ می کنند؛ و حس لامسه هم بوسیلۀ پاشیدن آب مقدّس (آبی که کشیش بر آن دعاهایی را خوانده) به سر و روی افرادی که وارد کلیسا می شوند.

البته پروتستانها می گویند کلیسای کاتولیک بدعت گذار است و به هیچ وجه من الوجوه حاضر نیستند با کاتولیک ها کنار بیایند و معتقدند که از بزرگترین این بدعت ها اختیارات فوق العاده ای است که در کلیسای کاتولیک به پاپ داده شده است.

یکی از مشخصه هایی که در عبادات کاتولیک ها وجود داشت امّا در حال حاضر این گونه نیست، این بود که همه به یک زبان، زبان لاتین، عبادت می کردند . عشاء ربّانی هم برای آنها اهمیت بسیاری دارد. مولن می گوید در عروسی هم که مراسم جشن و سرور است این عشاء ربانی اجرا می شود چه برسد به مراسم ختم.

کاتولیک ها معتقدند که ارواح برای گذر و عبور به سوی بهشت باید از آتش رد شوند و خودشان به تنهایی این توانایی را ندارند که از میان آتش گذر کنند بلکه با کمک کلیسای روی زمین از طریق دعاهای شفاعتی و گناه بخشی کشیشان این کار انجام می گیرد. برخلاف کلیسای شرق ارتدوکس که کمی گوشه گیر و منزوی هستند کلیسای غرب اجتماعی است.  

                                                                       ادامه دارد...



[1]  به گفتۀ مولند در کتاب جهان مسیحیت 50 درصد مسیحیان

شعائر دینی ارتدوکس ها[1]

به آنها معتقدند:

1.     تعمید ( رسمیت یافتن مسیحی شدن فردی )

2.     اعتراف به گناه

3.     توبه

4.     عشاء ربّانی

5.     انتصاب مقامات روحانی (اسقف[2]، کشیش، شمّاس، معلّم کلیسا)

6.     ازدواج

7.     تدهین

مرجع رسیدگی به امور ارتدوکس های عالم:

مرجع عالی در میان ارتدوکس ها شورای جهانی ارتدوکس است که هم در روسیه و هم در یونان وجود دارد. این شورا مجمعی است از اسقف های کلیۀ کلیساهای ارتدوکس.

ارتدوکس ها خود به چند فرقه تقسیم شده اند :

از نظر انجام شعائر دینی:

1. ارمنی                   2. نِستوری              3. اَنتاکی                  4. قبطی

از نظر اصول اعتقادی:

1. نستوری2             . یعقوبی

از نظر زبانی که در آداب دینی به کار برده می شود:

1. ارمنی        2. قبطی         3. حبشی        4. سوری       5. عربی 

                                                                 ادامه دارد...



[1]  کاتولیک ها وپروتستانها هم به این 7 مطلب البته با اختلافاتی معتقد هستند.

[2]  بالاترین مقام روحانی در ارتدوکس

خلاصۀ اختلافات بین ارتدوکس ها و کاتولیک ها

1. اولین اعتقادی که در مسیحیت وجود دارد اعتقاد به تثلیث است. و تمام مسیحیان عالم بدون استثناء به این مطلب معتقدند که خدای واحد سه جزء دارد. یکی جزء پدری دارد به نام اَب، یکی جزء پسری دارد به نام اِبن و یکی هم جزء روح القدسی دارد و این سه جزء با هم می شوند خدا. و مطمئن باشید هیچ فرد مسیحی برای دفاع منطقی و مستدل از این مطلب کلامی برای گفتن ندارد. هیچ کلامی برای گفتن ندارد که چطور ممکن است که یک چیز در عین یک بودن سه چیز باشد و در عین سه چیز بودن یک چیز باشد چون این یک تناقض منطقی ست.

اختلافی که در این زمینه بین کلیسای شرق یعنی ارتدوکس ها و کلیسای غرب یعنی کاتولیک ها وجود دارد این است که ارتدوکس ها می گفتند که روح القدس که اُقنوم سوم است از پدر مشتق و منشعب شده در حالیکه کاتولیک ها می گفتند روح القدس هم از پدر است و هم از پسر.

2.     در کلیسای شرق زبان یونانی مورد استفاده بود در حالیکه در کلیسای غرب زبان لاتین مورد استفاده بود.

3. در کلیسای شرق مسئلۀ تمثال و تصویر و مجسمه به هر نحوی از انحاء حرام شده بود در حالی که در کلیسای غرب کاتولیک تمثال ها و مجسمه ها مورد تقدیس و تکریم قرار می گرفت. البته می گویند یکی از دلایلی که کلیسای شرق ارتدوکسی تکریم تمثال ها و مجسمه ها را تحریم کرد، جلوگیری از اشکالاتی بود که مسلمانان از آنها می گرفتند که شما بت پرست هستید. البته در حال حاضر دیگر تمثال ها حرام نیستند فقط مجسمه ها را حرام می دانند.

4. در شرق کشیشان ملزم بودند صورت خود را بتراشند اما در غرب کاتولیک این کار ممنوع و حرام بود.

5.     در شرق برای روحانیونی که مقامشان کمتر از مقام اُسقفی بود ازدواج امری جایز شمرده می شد، اما در کلیسای غرب مطلقا حرام بود.

6.     ارتدوکس ها معتقدند که انسان تنها بوسیلۀ ایمان به مسیح تبرئه نمی شود و ایمان به مسیح حتماً باید با عمل همراه باشد در حالیکه در کلیسای غرب و پروتستان ایمان به مسیح به تنهایی وسیلۀ نجات شمرده می شود.

7.     در کلیسای شرق برای حضرت مریم مقام بسیار والایی قائل هستند و به او مادرخدا می گویند و بدین جهت هر ساله در 15 اوت به یادبود صعود حضرت مریم جشنی برپا می کنند.

8.     کلیسای شرق مقام بسیار والایی هم برای فرشتگان قائل است که در کلیسای غرب برای فرشتگان به این اندازه اهمیت قائل نیستند. کلیسای شرق می گوید فرشتگان در برابر عرش خدا ایستاده اند و ستایش خداوند را می کنند و همچنین به عنوان فرستادگان خدا  در آسمان شفاعت هم می کنند.

9.     درکلیسای شرق وجود اسقف برای کلیسا لازم و ضروری است مثل وجود خورشید برای جهان و مسئلۀ اسقفی و پیشوای روحانی بودن نسلی بعد از نسل منتقل می شود، یعنی موروثی است.

10.     مسئلۀ جهان پس از مرگ در میان ارتدوکس ها از چشم انداز وسیع تری برخوردار است.

11.     کلیسای شرق معتقد است فدیه ای که عیسی مسیح برای نجات انسانها پرداخته است فقط به مصلوب شدن ایشان خلاصه نمی شود بلکه سراسر زندگی ایشان فدیه ای است که این بزرگوار برای نجات همۀ انسانها پرداخته است.

امروزه هم یکی از مهمترین و بزرگترین اختلافاتی که بین ارتدوکس ها و کاتولیک ها و پروتستانها وجود دارد مسئلۀ تندیس و مجسمه است. 

                                                                    ادامه دارد...