دکتر فریدونی

مجموعه سخنرانی های دکتر سید حسین فریدونی در نقد و بررسی مسیحیت

دکتر فریدونی

مجموعه سخنرانی های دکتر سید حسین فریدونی در نقد و بررسی مسیحیت

پروتستانیزمProtestantism

rotest یعنی اعتراض کردن. لذا کلیسای پروتستان یعنی کلیسای معترض. به نام های کلیسای انجیلی، تبشیری، لوتریزم، لوترنیزم، کلیسای اصلاحی هم نامیده می شود.

بنیانگذار آن مارتین لوتر است. لوتر در سال 1483 در آلمان به دنیا آمد. مادرش مارگارت و پدرش به نام هنز لوتر کارگر معدن بوده است. لذا زندگی شان به سختی می گذشته است. هوش و حافظۀ عجیب لوتر باعث شد اگرچه خانواده اش علاقمند نبودند که او به تحصیل بپردازد، لیکن او ادامه تحصیل داد. فوق لیسانس حقوق را گرفته بود و قرار بود قاضی شود که در مسافرتی دچار طوفان می شود و جانش به خطر می افتد و در آن لحظه با خدای خود تعهد می کند که اگر جان سالم به در برد کشیش و راهب بشود. و به این ترتیب پس از نجات یافتن به جرگۀ کشیش ها می پیوندد. روزی به او گفته می شود از طرف کلیسا به رم برود تا پیامی را به پاپ برساند. او هم با علاقه و شوق بسیار از شهر خود حرکت می کند و به طرف رم می رود با تحمّل مشقات فراوان خود را به آنجا می رساند. امّا منظره ای که در آنجا می بیند به کلی نظر او را نسبت به کاتولیسیزم و پاپ عوض می کند. [1] وقتی رم را که زیر پای پاپ که قرار بود جانشین مسیح بر زمین باشد دید، حق کشی ها، اجحاف ها و فقرها و فسادها را دید تکانی خورد و برگشت به آلمان. لذا شروع کرد به انتقاد کردن و یکی از بزرگترین انتقادات او هم، اختیار بی حد و حصر پاپ و اینکه او را باید جانشین خدا بر زمین دانست بود. آن زمان رسم بود که کسانی که حرفی برای گفتن داشتند آن را می نوشتند و به دیوار کلیسا آویزان می کردند و لوتر هم نامه ای نوشت بلند بالا با 95 اعتراض علیه کاتولیسیزم و پاپ و کلیسای غرب و به در کلیسا آویزان کرد. این در واقع اعلان جنگ با پاپی است که هیچ امپراطوری جرأت نمی کرده است به او اعتراض کند حتی امپراطوری که جرأت می کند به پاپ مطلبی را بگوید، پاپ چنان برای او پاپوش درست می کند که او مجبور می شود به رم برود و سه روز در بیرون قصر پاپ در میان برف و سرما زانو به زمین  بزند تا پاپ از او بگذرد. حالا لوتر علیه چنین پاپی اعلان جنگ می کند و حتی پاپ را نفرین می کند. او نسبت به اختیارات بی حد و حصر پاپ معترض بود، نسبت به مسئلۀ گناه بخشی معترض بود، نسبت به مسئلۀ برزخ معترض بود، نسبت به این که مردم فقیر آلمان پول بدهند تا اینکه پاپ قدرتش بیشتر شود معترض بود، خلاصه 95 مورد اعتراض خود را می نویسد و بر در کلیسا آویزان می کند. این کار عکس العمل هایی پیدا می کند امّا او با شجاعت هر چه تمام تر می ایستد به خصوص که برخی از حکمرانان آن منطقه ای که لوتر در آنجا زندگی می کرد با او همراه بودند. خلاصه این مکتب از اعتراضات لوتر نسبت به کلیسا نشئت می گیرد.

در حال حاضر جمعیت قابل توجهی از مسیحیان عالم و به خصوص در آلمان و در خود امریکا پروتستان هستند و کلیساهای انجیلی، کلیساهای تبشیری، و کلیساهای اصلاحی هم نامیده می شوند. در هند هم بنیادی به نام هنری مارتین دارند که به بررسی مسائل اسلامی هم می پردازد.

مشخصه های این فرقه:

1.     خودشان را به عنوان یک فرد مسیحی که با نقادی باید آئین را بپذیرد معرفی می کنند.

2.     اعتقاداتشان بر سه نظام استوار است: عشاء ربّانی،نظام کلیسایی و اخلاقیات

3.     معتقد به ایمان مِنهای عمل هستند. یعنی معتقدند تنها چیزی که انسان را نجات می دهد ، فقط ایمان به عیسی مسیح علیه السّلام است.

4.     دو شعائر مذهبی مهمشان تعمید و عشاء ربّانی ست.

5.     با هر شکل سینرژیستی نسبت به نجات مخالفند. سینرژیست Synergist یعنی اینکه انسان برای نجات خود تلاش کند. اما پروتستانها می گویند انسان برای نجات خود هیچ کاری نمی تواند کند و فقط ایمان به حضرت مسیح و فیض خداست که انسان را نجات می دهد.

6.     عبادت در میانشان به زبانهای مختلف جایز است و سرودخوانی دسته جمعی قسمت مهمی از عباداتشان به حساب می آید.

7.     مقام عالی ای به نام پاپ ندارند. عالی ترین مراجع تصمیم گیری آنها شوراهای پروتستانی ست (شوراهای محلی ، منطقه ای و جهانی ).

                                                                     ادامه دارد... 



[1]  نویسندۀ فرانسوی ای به نام آندره ژید، کتاب معروفی نوشته به نام مائده های زمینی. زمانی که انقلاب بولشویزم در اکتبر 1917در روسیه تزاری رخ داد و بعد لنین آمد و زمام امور را بدست گرفت، ژید دلباختۀ سوسیالیزم بود و دلش می خواست به آنجا برود. در فرانسه مرتب تعریف این نوع حکومت را می کرد و مدافع سوسیالیزم بود.بالاخره در زمان زمامداری استالین از پاریس به مسکو می رود ، وقتی به آنجا می رود و اوضاع را می بیند برمی گردد فرانسه، کتابی می نویسد تحت عنوان با من به شوروی بیایید و یکی از مخالفین سرسخت سوسیالیزم می شود. برای لوتر هم  همین اتفاق افتاد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد