دکتر فریدونی

مجموعه سخنرانی های دکتر سید حسین فریدونی در نقد و بررسی مسیحیت

دکتر فریدونی

مجموعه سخنرانی های دکتر سید حسین فریدونی در نقد و بررسی مسیحیت

اول تفکر یا اول ایمان؟

تحت عنوان عیسی مسیح کیست[1] می گوید اگر شما با آثاری که از عیسی مسیح به یادگار مانده است آشنا باشید، شما هم ناچارید اعتراف کنید همین مطلبی را که ما نسبت به عیسی مسیح معتقدیم.

" تعلیمات او را بخوانید، زندگی او را که یکپارچه معجزه است مطالعه کنید که اگر این کار را کردید به ماهیت وی به هنگام رفتن به پای صلیب پی می برید. ببینید که در طی قرون، وی چه کارها کرده است و هنوز هم وجود وی منبع چه اعمالی است. در صورتی که با فکر و دلی روشن و باز سوابق او را تحت نظر گیرید بسیار احتمال دارد که شما هم مثل بسیاری دیگر در مقابل او سر فرود آورید و [به او]بگویید : ای خداوند من و ای خدای من. "

یعنی عیسی مسیح نه بندۀ خدا و فرستادۀ خداست بلکه خود خداست که جامۀ بشر پوشیده و در میان بشر ساکن شده است.

"این که استدلالیان می خواهند توجیه کنند که چگونه عیسی مسیح خدا نیست... " می گویند اصلاً مسئلۀ خدا بودن عیسی مسیح با منطق و استدلال قابل توصیف و بیان و تعریف و تثبیت و اثبات نیست باید ایمان بیاوری بعد مطلب برایت روشن می شود. این درست در مقابل قرآن کریم است و این کلامی که ایشان می گوید که بوسیلۀ استدلال قابل شناختن نیست با کلام اولی که عنوان کرد که دین حقیقی و راستین باید دینی باشد که منطق آن را تأیید کند در تضاد است. اگر دین حق باید منطقی باشد، شما چرا از طریق و مسیر منطقی نمی توانید اثبات کنید که عیسی مسیح پسر خداست و بلکه خود خداست؟!

قرآن در برابر این بیان این عبارات را دارد[2] :

قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتّبعنی

ای پیغمبر به مردم بگو این راه من است، من و پیروانم با بصیرت کامل مردم را به سوی آن دعوت می کنیم.

 اول بیاندیشید، اول فکر بکنید و بعد انتخاب بکنید . این چه کلاهی است اینها سر مردم می گذارند می گویند اول باید ایمان بیاوری و بعد فکر کنی .اول فکر کن بعد ایمان بیاور. لذا چون می دانند عقل هیچ انسان عاقلی و اندیشۀ هیچ انسان اندیشمندی، مسئلۀ خدا بودن بشری که به قول خودشان او را به دار کشیده اند و او نتوانسته برای رهایی خودش کاری انجام دهد را قبول نخواهد کرد لذا می گوید استدلالیونی که می خواهند به پای استدلال این مطلب را استدلال کنند هرگز نخواهند توانست (و راست هم می گوید).

عیسی مسیح خداست( اگر بخواهیم کمی تخفیف بدهیم) پسر خداست که خدا او را به این خاکدان فرستاده تا بر صلیب برود و فدا بشود تا گناهان همۀ انسانها تا روز قیامت آمرزیده شود. اینست پاسخ اساسی مسیحیت به سؤالات اساسی ما!

 هیچ انسانی از هر نژاد و رنگ و و ملیّتی در هر برهۀ زمانی ای که با خود اندیشه کرده نتوانسته و نمی تواند خود را از طرح این سه سؤال بی نیاز بداند. مسائل اساسی ای که برای انسان مطرح است در سه سؤال خلاصه می شود: از کجا آمده ام؟ برای چه آمده ام؟ و به کجا خواهم رفت؟ اصول دین ما هم یعنی توحید ، نبوت و معاد پاسخ این سه سؤال است. مسئلۀ اساسی زندگی ما این نیست که عیسی مسیح که خود خدا بوده و در قالب بشری قرار گرفته و آمده است تا بر سر دار رود تا اینکه گناهان انسانها در طول زمان آمرزیده شود. این چگونه برای انسان راهگشایی می کند؟ دین باید خرد پذیر باشد. دین باید عقل پسند باشد. این کجا با خرد انسان منطبق است؟ دین آمده به ما راه صحیح زیستن را یاد بدهد، به ما مکارم اخلاقی را یاد بدهد. شما که با این تعلیماتتان دست انسان را باز می کنید تا هرچه خواست انجام دهد پس چه باکی و چه بیمی از عذاب الهی؟! چراکه قبلاً خدا فدیۀ تمام گناهان ما را پرداخته است.  

                                                                  ادامه دارد...



[1] در بحثی که بعد خواهیم داشت تحت عنوان مقایسۀ عیسی مسیح در قرآن و در اناجیل، در مورد اینکه قرآن کریم ،این تنها کتاب آسمانی دست نخورده، حضرت عیسی مسیح را چگونه معرفی می کند بحث خواهیم کرد. همان داستانی که جعفربن ابیطالب در نزد نجاشی پادشاه حبشه خواند. هم حضرت مریم و هم حضرت عیسی را معرفی کرد که قرآن مقدس چه عظمتی را برای عیسی مسیح و برای مریم عذراء، مریم باکره، قائل است و در مقابل مسیحیان دربارۀ عیسی مسیح چه می گویند.

[2]  یکی از راه های دریافتن ارزش و قیمت دین اسلام مقایسۀ آن با سایر ادیان است. شاید به خودی خود و به طور مجرد ارزش والای اسلام برای انسان مشخص نشود ولی وقتی روشن می شود که قیاس را مد نظر داشته باشید و تعالیم آن را با سایر آئین ها مقایسه کنید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد